آقا نگاهت جای آهو هاست، می دانم
دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم


آقا دلت در هیچ ظرفی جا نمی گیرد
جای دل تو وسعت دریاست ، می دانم


می آیی و با دستهایت پاک خواهی کرد
اشکی که روی گونه مان پیداست ، می دانم


برگشتنت در قلب های مرده مردم
همرنگ طوفانی ترین دریاست ، می دانم


جای سرانگشتان پر نورت در این ظلمت
مانند رد باد بر شنهاست ، می دانم


در باور کوتاه این مردم نمی گنجد
وقتی بیایی اول دعواست ، می دانم


ای کاش برگردی که بعد از این همه دوری
یک بار حس بودنت زیباست ، می دانم


آقا اگر تو برنمی گردی دلیل آن
در چشمهای پر گناه ماست ، می دانم


کی باز میگردی ، برایم بودن با تو
زیباترین آرامش دنیاست ، می دانم


تو باز می گردی اگر امروز نه ، فردا
از آتشی که در دلم پیداست ، می دانم

منبع: شیعه